یک روز یک پسر کوچولو که
می خواست انشا بنویسه
از پدرش می پرسه: پدرجان ! لطفا برای من بگین سیاست یعنی چی ؟
پدرش فکر می کنه و می گه :بهترین راه اینه که من برای تو یک مثال در
مورد خانواده
خودمون بزنم که تو متوجه سیاست بشی
من حکومت هستم، چون همه چیز رو در خونه من تعیین می کنم ...
... مامانت جامعه هست، چون کارهای خونه رو اون اداره میکنه.
... کلفت مون ملت فقیر و پا برهنه هست، چون از صبح تا شب کار می کنه
وهیچی نداره.
تو روشنفکری چون داری درس می خونی و پسر فهمیده ای هستی..
داداش کوچیکت هم که دو سالش هست، نسل آینده است.
امیدوارم متوجه شده باشی که منظورم چی هست و فردا بتونی در این مورد
بیشتر فکر کنی
پسر کوچولو نصف شب با صدای برادر کوچیکش از خواب می پره. می ره به اتاق
برادر کوچیکش
و می بینه زیرش رو کثیف کرده و داره توی خرابی خودش دست و پا می زنه.
می ره توی اتاق خواب پدر و مادرش و می بینه پدرش توی تخت نیست و مادرش
به خواب عمیقی فرو رفته و هر کار می کنه مادرش از خواب بیدار نمی شه.
می ره تو اتاق کلفتشون که اون رو بیدارکنه، می بینه باباش توی تخت
کلفتشون خوابیده .....؟؟؟؟
میره و سر جاش می خوابه و فردا صبح از خواب بیدار می شه.
فردا صبح باباش ازش می پرسه: پسرم! فهمیدی سیاست چیه؟
پسر می گه: بله پدر، دیشب فهمیدم که سیاست چیه: سیاست یعنی اینکه
حکومت، ترتیب ملت فقیر و پا برهنه رو می ده، درحالی که جامعه به خواب
عمیقی فرورفته و روشنفکر هر کاری می کنه نمیتونه جامعه
رو بیدار کنه، در حالیکه نسل آینده داره توی کثافت دست و پا می زنه
....
مدیر وبلاگ
دوشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1391 ساعت 12:05 ب.ظ
این فرهنگ لغت یکمی با بقیه فرق میکنه !
یعنی برداشتی که از کلمه میشه یه جورایی متفاوته در ادامه با بعضی از
این کلمات آشنا میشویم.
کادو :
برادر دوم
کاسه :
برادر سوم
کافور :
برادر چهارم
کامیون :
برادر وسطی
کره حیوانی :
بیچاره ناشنواست
باکتری :
پ ن پ با قوری
بیگلی بیگلی:
پدربزرگ بروسلی، بزرگ خاندان لی big lee
۱,۲,۴,۵,۶,… :
کوسه
فلافل :
ف لا ف ل ، پ نه پ در زبان عربی !
فیله گوساله :
فیل نفهم، فحش رایج بین فیل ها
بی کربنات :
یکی از فحشهای رایج میان شیمیدانان
فیروز کریمی :
در روز مرا حمل کنید
باقرخان :
خوانندهای که در هنگام خواندن قر میدهد
قرتی :
نوعی چای که با قر و حرکات موزون سرو میشود !
وایمکس :
درنگ چرا ؟!
البرز:
عربها به « پرز » گویند !
چرا عاقل کند کاری :
یک ضرب المثل شیرازی !
شیردان :
آنکه شیر خوب را از بد تمیز می دهد !
هردمبیل :
جایی که در آن بابت هر چیزی قبض صادر میشود !
مختلف :
مرگ مغزی !
توله سگ :
حاصل تقسیم مساحت سگ بر عرض آن !
یک کلاغ چهل کلاغ :
نبردی ناجوانمردانه بین کلاغ ها !
غیرتی :
هر نوع نوشیدنی به جز چای !
پنهانی :
قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد !
اسلواکی :
نرم و خرامان گام برداشتن !
نیکوتین :
نوجوانی خوش سیرت !
تهرانی :
تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه !
کاشمری :
در آرزوی ازدواج !
ژنتیک :
ژنی که عامل اصلی تیک زدن در انسان می باشد !
خورشت بامیه :
مسئولیت پختن خورشت بر عهده من است !
ﻓﯿﻠﺴﻮﻑ :
( ﻓﯿﻞ ﮔﺮﻓﺘﮕﯽ ) ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﮐﻪ ﻓﯿﻠﯽ ﺑﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ
ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﺩ !
مدیر وبلاگ
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1391 ساعت 10:05 ب.ظ
میگن این پل عابر متعلق
به هموطنان عزیز شیرازیمونه من خودم مطمئن نیستم ولی جایی دیدم نوشته
شده بود...
به قول یه دوستی شیرازی خودم :
تنبلی مادر همه عادت های بد ماست...
ولی خب مادر دیگه ، احترامش هم واجب
مدیر وبلاگ
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1391 ساعت 10:04 ب.ظ